■خلاصه ■
در نهایت، شما آزاد هستید. پس از چندین سال طولانی در زندان، شما به دلیل رفتار خوب آزاد شده اید - و با توجه به اینکه از ابتدا بیگناه بودید! با گروهی که قبلاً بخشی از آن بودید، اکنون قلب شما در حال انتقام می سوزد.
دوست کارآگاهتان به شما هشدار داده است که از دنیای اموات جنایتکار دور بمانید، تمام تلاش خود را میکنید تا با خواهر قسم خوردهتان به خانه برگردید... تا زمانی که متوجه میشوید که دوست دوران کودکیتان برای کار در یک باشگاه مهماندار بداخلاق باجگیری میشود. با درک این موضوع که همان افرادی که شما را قاب کردهاند پشت همه چیز هستند، به دنیای یاکوزا بازمیگردید تا اوضاع را درست کنید.
■شخصیت ها■
آسامی - میزبان زیبا
پس از آزادی، از یافتن دوست دوران کودکی خود که در یک بار مهماندار کار می کند، شوکه می شوید. آسامی از اینکه وابستگی یاکوزای خود را از او پنهان کردید، شما را به خاطر شرایطش سرزنش می کند و تمام تماس ها را قطع کرده است. با این وجود، وقتی می شنوید که او فقط به دلیل باج گیری در آنجا کار می کند، تصمیم می گیرید به او کمک کنید تا فرار کند.
ایزومی - کارآگاه سخت کوش
ایزومی، کارآگاه پلیس، شما را از روزهایی که در یتیم خانه بودید می شناسد و شما را به عنوان یک برادر کوچک دردسرساز می بیند. او به بی گناهی شما اعتقاد دارد و هشداری جدی می دهد تا از دنیای اموات دور شوید، اما به زودی هر دوی شما درست در اعماق آن خواهید یافت. شاید با ایزومی در کنار شما بتوانید اشتباهات گذشته خود را یکبار برای همیشه اصلاح کنید…
چیهیرو - خواهر قسم خورده شما
شما سالها پیش چیهیرو را پس از فرار از زندگی سمی خانگیاش گرفتید و او از آن زمان با شما بوده است. حتی بعد از اینکه شما را به زندان فرستادند، او منتظر شما بود و قاطعانه به بی گناهی شما اعتراض کرد. اگرچه او هنوز بخشی از باند است، اما از اینکه شما مسئول نیستید ناراضی است. آیا می توانید با هم مجرمان را از بین ببرید و قبیله را به چیزی برای افتخار تبدیل کنید؟